شخصیت شناسی بریگز و مایرز که با حروف اختصاری MBTI نشون داده میشه بر اساس مطالعه تئوری یونگ طراحی شد به شخصیت شناسی چندپتانسیلی ها نیز کمک می کند.
انگیزه اصلی این افراد کمک به آدما بود برای شناخت و درک بهتر خودشون. اگه خواستین بیشتر و جزیی تر راجبش بدونین کمی توی اینترنت سرچ کنین…قطعا اطلاعات جامعی بدست میارین که میتونه براتون جذاب باشه اما من اینجا اونچه که از نظر خودم لازم دونستم و برای شخصیت شناسی چندپتانسیلی ها مناسبه رو نوشتم.
همین اول بگم که اين مدل ها و تست ها بطور کامل و دقیق مطلق نیست، بشر موجود پیچیده ایه و هر نوع خصلتی رو میتونه در وجودش داشته باشه و یا اینکه پرورش بده و قاعدتا مسائل ژنتیکی و فیزیولوژیکی درش نقش داره.این تیپ هایی هم که مطرح میشه همش بصورت یک طیف در وجود ما هست..فقط نسبت به شرایط هر شخص گرایش توی برخی خصلت ها بیشتر و توی بعضی خصلت ها کمتره.
توی مدل شخصیت شناسی MBTI آدما با ۴ حرف انگلیسی مشخص میشن که به ترتیب نشون دهنده:
- حرف اول: از کجا انرژی میگیریم؟
- حرف دوم: اطلاعات رو به چه صورت دریافت میکنیم؟
- حرف سوم: چطور تصمیم گیری میکنیم؟
- حرف چهارم: چطور شرایط رو سازماندهی میکنیم؟
هست که به ترتیب در موردشون صحبت میکنیم.خب حرف اول …
درون گرایی و برون گرایی
انرژی شما بيشتر از کجا تامین میشه؟ از توی جمع بودن یا خلوت و تنهايى؟ بيشتر دوست دارين صحبت كنين يا اينكه شنونده باشين؟ تعداد دوستانتون زياد هستن يا كم؟ براحتى ارتباط برقرار ميكنيد يا سخت؟ معمولا ساكت ديده ميشين يا پر انرژى و فعال؟ خيلى ميشه در موردش صحبت كرد و در مورد شخصیت شناسی چندپتانسیلی ها هم صادقه ولى مشخص ترينش همينه كه؛
برون گرايين اگر
از توى جمع بودن و صحبت كردن لذت ميبرين و انرژى ميگيرين و از تنها بودن غمگين ميشين و يا انرژيتون تحليل ميره و همينطور دوستان زيادى دارين.از كشف كردن و پيدا كردن دوستاى جديد استقبال ميكنين…
درون گرايين اگر
دوست دارين بيشتر با خودتون خلوت كنين، از كنكاش توى خودتون بيشتر انرژى ميگيرين و غرق در افكارتون هستين و ارتباطات كمترى دارين و ترجيح ميدين توى جمع هاى آشنا و كوچيك باشين…
برون گرا يا Extravert رو با حرف اختصارى E و درون گرا يا Introvert رو با حرف اختصارى I نشون ميدن
فراموش نكنيم كه هيچكدوم از اين مدل ها نشونه ى خوب يا بد بودن نيست. شما وقتى يه هاله اى از تيپ شخصيتى تقريبى از خودت و ديگران داشته باشى ميتونى روابط بهتر و موثرترى برقرار كنى ضمن اينكه شغل متناسب با تيپ شخصيتيت رو انتخاب كنى. همونطور که وقتی میفهمی شخصیت تو چندپتانسیلی هست و بسیار برات تاثیر گذاره
خب بريم سراغ حرف دوم…
شمّى (شهودى) و حسى
نحوه ى دريافت اطلاعاتتون چطوره؟ اگر دنبال شناخت این ویژگی درون شخصیت شناسی چندپتانسیلی خودت هستی پس باهام همراه شو که سريع ميرم سراغ اصل مطلب
شهودى هستين اگر
دنبال داده ها و اطلاعات بيشترى هستين،به ارتباط بين اطلاعات توجه ميكنين و دنبال مفهوم هر اطلاعاتى هستين و به اون چيزى كه احتمال و امكان داره بيشتر توجه ميكنين تا چيزى كه واقعا هست و به لحاظ ذهنى احتمالات رو در آينده در نظر ميگيرين. به محض واقعى شدن ايده اتون دست از كار ميكشين و در واقع ايده پرداز و شروع كننده هستين
حسى هستين اگر
به داده هاى مشخص و قابل لمس و اسناد و مدارك واقعى بسنده ميكنين در واقع اونچه كه ميبينين ميخورين و لمس ميكنين و ميشنوين و توى انجام كار به جزييات دقت ميكنين و كارى رو بطور كامل اجرا ميكنين چون با ارقام و اعداد دقيق مراحلش رو پيش بينى كردين.
شهودى يا شمى ها يا iNtuition رو با حرف اختصارى N و حسى ها يا Sensing رو با حرف اختصارى S نشون ميدن!
هردو ميتونين به نتايج درست و يكسانى برسين اما روش جمع اورى اطلاعاتتون متفاوته و گاهى هم نميتونين از اصول استنباطى همديگه و روش همديگه سر در بيارين شما بيشتر كدومش هستين و توى موقعيت هاى مختلف چه حالتى رو نشون ميدين؟! جالبه نه؟بريم سراغ حرف سوم…
فكرى و احساسى
فكر ميكنم اين كمى مشخصه كه بيشتر چطورى تصميم ميگيرين؟ چه چندپتانسیلی باشین چه نباشین احتمالا در مورد نحوه تصمیم گیریتون اطلاع دارید.
فكرى هستين اگر
مغز تحليل گرى دارين و مسائل رو غير شخصى بررسى ميكنين و اگر كسى انتقادى كنه درصورت منطقى بودن ميپذيرين و تو شرايط متفاوت حقيقت رو ميگين و دوست ندارين دروغ مصلحتى بگين و توى بيشتر مواقع منطقى هستين اما فكرى بودن به اين معنا نيست كه احساس ندارين.
احساسى هستين اگر
موقع تصميم گيرى منافع ديگران رو در نظر ميگيرين و خودتون رو جاى بقيه ميذارين تا ببينين بقيه با تصميم شما چه حالى ميشن و معمولا نسبت به احساساتتون اگاهى دارين و به نتيجه و تاثير تصميمتون روى بقيه فكر ميكنين و اهميت ميدين و احساسى بودن به اين معنا نيست كه منطق ندارين.
فكرى ها يا Thinkers رو با حرف T و احساسى ها يا feelers رو با F نشون ميدن.
شما تو بيشتر موقعيت ها احساسى تصميم ميگيرين يا منطقى؟
و دو تيپ آخر…
ساختارگرا و سازگار
شما با چه سبكى موقعيت ها و شرايط رو سازماندهى و مديريت ميكنين؟
ساختارگرا(داورى كننده) هستين اگر
دوست دارين سريع تصميم بگيرين، قبل هر كارى بطور دقيق برنامه ريزى ميكنين و اتفاقات قابل پيش بينى رو در نظر ميگيرين و ترجيح ميدين كاراى نيمه تموم رو تموم كنين و بعد برين سراغ كار بعدى و اگه چيزى توى ذهنتون دارين دوست دارين سريع… پرونده اش بسته بشه، از قوانين و مقررات و سيستم خوشتون مياد،منظم و سروقت هستين…
سازگار(منعطف يا ملاحضه كننده) هستين اگر
دنبال اطلاعات بيشترين پس ديرتر تصميم ميگيرين، براى شروع كردن كارتون عجله نميكنين اول كارهاى ديگه رو انجام ميدين و به وقتش به كار اصليتون ميرسين، معمولا سروقت و منظم نيستين، از برنامه ريزى كردن خوشتون نمياد و در لحظه اونچه كه ضرورى هست رو انجام ميدين و براش جوابى پيدا ميكنين…
ساختارگرا يا Judging رو با حرف J و سازگار يا Perceiving رو با حرف P نشون ميدن!
خب این هشت تیپ تموم شد اما شونزده تا هست که همش باهم ترکیب میشن و جابجا میشن و باز کارکتر جدیدی میسازن که نوشتنش در اینجا رو ضروری ندونستم.
شخصیت شناسی چندپتانسیلی ها فایده اش چیه؟
وقتى اينارو ميخونين كمى به خودتون و حتى اطرافيانتون نزديك ميشين و تازه علت يه سرى رفتارها ممكنه براتون روشن بشه چون هركدوم از اين تيپ ها باز مشرب و مدل واكنشى خودشون رو دارن كه در اين مقال نگنجد. یکی دلایل چند پتانسیلی بودنتون هم توی همین مقاله میتونه پنهان شده باشه اینکه بطور معمول این اشخاص شمی یا شهودی هستن و یا ساختارگرا و منعطف… از دونستن اينا براى بهتر شدن خودتون و زندگيتون استفاده كنين و فاز پیشگو ها و جادوگرارو نگيرين و سعى نكنين ديگران رو كنكاش كنين و هى بهشون نگين اره من ميدونم تو برون گراى حسى فكرى مثلا سازگارى و يه جورى رفتار نكنين طرف دیگه حتی نخواد باهاتون حرف بزنه و فراموش نكنين اينا صد در صد نيست و قرار نيست كسى با اين تيپ هاى شخصيتى قضاوت بشه و يا تحقير بشه و يا از بالا يه ديگران نگاه كنه، نه هرگز و بدونين كه مثلا بى نظم ها اشخاص خلاق ترى هستن پس بى نظمى صرفا چيز بدى نيست. ضمن اینکه ما دو نوع نظم داریم نظم هندسی و نظم حیاتی که بعدا حتما درباره اش صحبت میکنیم. خبر خوب اینه که با شناختن خودمون و پذیرفتن خودمون خيلى چيزاهارو در شخصيتمون با تمرين و تكنيك ميتونيم تغيير بديم! و توی موقعیت های مناسب از رفتار مناسب استفاده کنیم و یا از مربی و راهنما و مشاور استفاده کنیم.
