میدونین که پدر مادرا و معلمها معمولاً نگران برنامه ریزی تحصیلی آدمای مستعد هستن، اکثرا فکر میکنند که برنامه ریزی شغلی میتونه از بچه ها مراقبت کنه.
دانشجوها معمولاً تصور میکنن چون تو حوزه های مختلف مستعد هستن قاعدتا انتخاب های بیشتری هم میتونن داشته باشن پس خیالشون راحته چون در نهایت یه شغلی انتخاب میکنن، دانشجوها انتظار دارن که سال دوم دانشگاه بتونن خیلی راحت درمورد شغلشون تصمیم بگیرن و اونو پیگیری کنن و ادامه بدن تا در نهایت به هدفشون برسن.
شواهد نشون میده که متأسفانه موفقیت افرادی که توی یک یا چند رشته مختلف مستعد هستن باعث رضایت و پیشرفت شغلیشون توی بزرگسالی نمیشه و برنامه ریزی شغلی مناسبی در اختارشون قرار نمیده.
مطالعات مختلفی با گروههای متنوع اعم از پژوهشگرهای شایسته ملی[1]، محققان وابسته به ریاست جمهوری[2] و برنامههای آموزشی فارغالتحصیلان مستعد[3]، نشون داده که مسیر آموزش تا اشتغال همیشه یکنواخت و هموار نیست و ممکنه این مسیر به خاطر وجود نیازها و مسائل اجتماعی و عاطفی متفاوت دانشجوهای مستعد نسبت به سایر دانشجوها، پیچیده و بغرنج بشه.
شناسایی این مسائل باعث ایجاد مدلهای مشاورهای شده که نیازهای دانشجوها رو جهتدهی میکنه[4]. بعضی از عوامل موثر که باعث تشدید مسائل برنامه ریزی شغلی شده به همراه راههای جلوگیری از مداخله آنها با مسائل توسعه شغلی اینجا ارائه شده:
چند پتانسیلی
چند پتانسیلی، توانایی انتخاب و توسعه تعداد زیادی گزینه شغلی مختلف به دلیل وجود گسترهای وسیع و متنوع از علایق، شایستگیها و توانمندیها است[5]. گستره وسیع فرصتهای موجود، پیچیدگی تصمیمگیری و هدفگذاری را افزایش داده و ممکن است واقعاً انتخاب شغل را به تأخیر بیاندازد. چند پتانسیلی بیشتر نگرانی معمول در بین دانشجویان با میانگین آیکیوی بالا (120-140) میباشد. منظور کسانی است که از نظر تحصیلی با استعداد هستند و کسانی که دو یا چند توانمندی خفته بسیار متفاوت از قبیل نوازندگی ویولون و یا مهارت زودهنگام در ریاضیات دارند.
نشانههایی از نگرانی درباره چندپتانسیلی به شرح زیر میباشد:
مدرسه ابتدایی: علیرغم عمکرد عالی در تمام یا بسیاری از موضوعات مدرسه، دانشآموزان ممکن است مشکلات عمدهای در تصمیمگیری داشته باشند خصوصاً وقتی که از آنها خواسته میشود از میان پروژههای مختلف یا موضوعات فراوان یکی را انتخاب کنند. یا وقتی از آن ها خواسته می شود برای آینده شغلی خود برنامه ریزی کنند و آن ها نمی توانند یک شغل واحد را انتخاب کنند. از دیگر نشانههای نگرانکننده میتوان به سرگرمیهای چندگانه با اشتیاق و انگیزه کوتاه مدت و مشکل در پیگیری کردن و به اتمام رساندن کارها (حتی آنهایی که لذتبخش هستند)، اشاره کرد.
اوایل دبیرستان: با وجود برتری دائم در تمام یا بسیاری از موضوعات مدرسه، مشکل تصمیمگیری، پیگیری کارها و به سرانجام رساندن آنها همچنان ادامه دارد. دانشآموزان ممکن است در فعالیتهای مختلف اجتماعی و تفریحی، بدون هیچگونه اولویتبندی شرکت کنند و برنامه زمانبندی بسیار شلوغی داشته باشند و دورههای زمانی کوتاهی برای فکر کردن برای آنها باقی بماند.
اواخر دبیرستان: مشکلات تصمیمگیری به تصمیمات تحصیلی و شغلی تعمیم پیدا میکند و در نتیجه باعث ایجاد برنامههای کلاسی بیش از حد فشرده و مشارکت در فعالیتهای بسیار متنوع مدرسهای میشود. دانشآموزان اغلب هدایت گستره وسیعی از گروههای مدرسهای، فعالیتهای مذهبی، سازمانها و جوامع مختلف را به عهده میگیرند. بزرگسالان ممکن است علائم خاصی از استرس یا تخلیه روحی (غیبت، بیماریهای مکرر یا مزمن، دورههای اضطراب و افسردگی و غیره) را مشاهده کنند یا اینکه ممکن است شواهدی مبنی بر تأخیر یا تردید در خصوص برنامه ریزی دانشگاهی و تصمیمگیری ببینند. دانشآموزان میتوانند نمرات بالای خود را در تمام یا بیشتر دورههای آموزشی حفظ کنند. یک سرنخ مهم برای بررسی ادامهدار بودن چند پتانسیلی دانشآموزان نمودار تست علاقمندی شغلی آنهاست. این تستها اغلب علاقمندی دانشآموزان را به تعداد زیادی از مشاغل خاص نشان میدهد.
دانشکده: دانشجویان چند پتانسیلی اغلب چندین رشته تحصیلی متفاوت دارند. سه یا تعداد بیشتری تغییر رشته تحصیلی برای کسی که اهداف بلند مدتی را نمیتواند پایهریزی کند غیرعادی نیست. آنها به حضور جدی خود در فعالیتهای فوق برنامه ادامه میدهند و عملکرد تحصیلی برجستهای دارند اما در خصوص انتخاب شغل نگران هستند. احتمال دارد این دانشجویان انتخاب شغلی شتابزده، دلخواه و یا هماهنگ با دیگران داشته باشند. آنها ممکن است در وضعیت دشوار از دست دادن فرصتها، هنگام رها کردن برخی از علایقشان به نفع دیگر علایق مواجه گردند.
بزرگسالی: برخی از مفاهیم چند پتانسیلی را میتوان در بزرگسالان موفق مشاهده کرد منظور کسانی است که با وجود عملکرد عالی در بیشتر مشاغل، موقعیتهای چندگانهای را در دورههای کوتاه مدت حفظ کردهاند و یک احساس کلی در عدم انطباق با بیشتر شغلها تجربه میکنند. تجربههای احساسی از قبیل احساس بیگانگی، افسردگی، بیهدفی، بیعاطفگی، علیرغم عملکرد قابل قبول و ارزیابیهای عالی و تجربههای دورهای اعم از بیکاری، کمکاری، عقب افتادن از همتایان و همسالان در فرآیندهای شغلی و گاهاً توسعه اجتماعی (ازدواج، خانواده، درگیریهای اجتماعی) میباشد.
راهبردهای مداخله احتمالی برای چندپتانسیلی در سطوح متفاوت آموزشی به شرح زیر میباشد:
مدرسه ابتدایی
- شرایط نمایش واقعی دنیای مشاغل برای بچهها را از طریق به اشتراک گذاشتن اطلاعات شغلی والدین و آشکارسازی محل کار آنها، به شکل واقعگرایانه فراهم کنید تا بتوانند درک بهتری از برنامه ریزی شغلی خود داشته باشند.
- تخیلات شغلی بچهها را هنگام لباس پوشیدن و بازی کردن برانگیزید.
- فعالیتهای متمرکزی از قبیل پروژههای کلاسی یا دستیابی به نشانهای لیاقت پیشاهنگی که نیاز به هدفگذاری و تعقیب و پیگیری دارد را تشویق کنید.
- از بیوگرافی انسانهای برجسته به عنوان مواد اولیه آموزش شغلی استفاده کنید.
- به عنوان معلم یا والدین، به منظور کمک به درک بچهها در خصوص زمینههای ممکن از بزرگترین علاقمندیشان، بایستی مهارتها، استعدادها و علایق آنها را با دقت ارزیابی کنید.
اوایل دبیرستان
- درباره مفهوم و ارزش کار کردن با بچهها مباحثه کنید.
- در خصوص ارزشهای خانوادگی و اجتماعی وابسته به کار با بچهها تبادل نظر کنید.
- امکان انجام کار داوطلبانه سبک در چندین زمینه از علاقمندی بچهها را برای آنها فراهم کنید.
- زمینه کسب تجربه شاگردی[1] را برای آن دسته از دانشآموزانی فراهم آورید که روزشان را با کار در کنار یک بزرگسال در زمینه مورد علاقه خود سپری میکنند.
- به منظور اشتغال، اولویتبندی و تصمیمگیری بچهها در تعداد اندکی از موضوعات فوق برنامه، از درگیری بیش از حد آنها در فعالیتهای اجتماعی و تفریحی جلوگیری کنید.
اواخر دبیرستان
- از یک راهنمای حرفهای یا روانشناس در خصوص آزمونهای شغلی مناسب بچهها پرس و جو کنید.
- برای تعداد کمی از زمینههای مورد علاقه بچهها، بازدیدهایی از دانشکده و کلاسهای دانشگاهی برگزار کنید.
- شرایط انجام کارهای داوطلبانه گستردهتری را برای بچهها فراهم کنید.
- امکان برگزاری دورههای رایگان کارورزی بچهها را با افراد حرفهای بررسی کنید.
- به منظور جلوگیری از آمادگی ناقص برای یک انتخاب شغلی در آینده، بر روی یک برنامه آموزشی استوار و یکپارچه در زمینه شغلی مورد نظر اصرار بورزید.
- رهنمودهایی ارزش مبنا ایجاد کنید به صورتیکه به انتخاب شغلی که باعث تکمیل و تعمیق ارزشهای اتخاذ شده بیانجامد.
- از انتخابهای تقلیدی (فاقد خلاقیت و ابتکار) جلوگیری نمائید.
- مدلهای شغلی ناهنجار را برای بچهها آشکار نمائید.
دانشجویان دانشکده و جوانان
- به دنبال مشاورههای شغلی شامل ارزیابی علاقمندیها، نیازها و ارزشها بگردید.
- در یک کلاس برنامه ریزی شغلی ثبتنام کنید.
- انتخاب دقیق دورههای آموزشی را ترویج کنید.
- از انتخاب رشته تقلیدی و هماهنگ با دیگران جلوگیری کنید.
- به دنبال یک مربی بگردید.
- از یک برنامه ریزی شغلی و هدفگذاری بلندمدت بهره بگیرید.
[1] Shadowing experience
[1] Watley, 1969
[2] Kaufmann, 1981
[3] Kerr, 1985
[4] Berger, 1989; Buescher, 1987; Silverman, 1989; Van Tassel-Baska, 1990
[5] Frederickson & Rothney, 1972